کتاب چین

روی دل از همه عالم، به کتابست مرا

کتاب چین

روی دل از همه عالم، به کتابست مرا

سلام
من و همسرم قصد کردیم، محفلی را فراهم آوریم برای روشن نگاه داشتن چراغی به نام "کتابخوانی".
باشد که قابل بدانید و همراهی مان کنید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

بیم و امید

دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۱۸ ق.ظ

-  بچه ها! فقط 4 درصد دختران و زنان بالای 30 سال امید به ازدواج دارند.

از کنار حرف شکوه سادات نتوانستم رد شوم. لحظه ای تأمل کردم، حرفش را که هضم کردم دود از کله ام بلند شد. احساس تنهایی عجیبی کردم. هیچ کس به فکر ما نبود. اتاق 611 شده بود خلوتگاه من و وجدان و فطرتم، غریبه و نامحرمی نبود که خودم را سانسور کنم یا وقتی از شوهر حرفی به میان می آید با کراهتی ساختگی، ادای بی نیازی از شوهر و تنفر از مردها را در بیاورم. احساس نیاز به مردی که سرم را روی شانه اش بگذارم و با سر انگشتان لطیفم دستانش را نوازش دهم و اوو کمی از صورت برافروخته ام فاصله بگیرد و در امتداد گیسوانم به چشمانم خیره شود، تمام وجودم را گرفته بود. کلمه مرد تمام وجودم را تسخیر کرده بود. سارا و شوهر ناگهانی اش، مدام از جلوی چشمم رژه می رفتند. چروک های منظم پرده آلبالویی آزارم می داد. دنبال یک به هم ریختگی بودم. یک چیزی که نظم زمان و یکنواختی اش را به هم بریزد. از سی و سه سال نظم و یکنواختی تنفر پیدا کرده بودم. حال مناجات داشتم. خدایا در این وابستگی من چه خیری نهفته بود؟ خدایا تکلیف نگاه پر حسرتم به راه رفتن شانه به شانه سارا و محمد چه می شود؟! تکلیف حسادتم چه می شود؟ گیرم من هم جزء هشتاد هزار نفر امسال بودم، تکلیف مابقی چیست؟! پاسخ آه پر درد شکوه سادات را چه کسی می دهد؟! جواب امید دخترانه ی سحرناز با کیست؟! حمیده غصه اش را بر کدام دل آوار کند؟! خط پایان آرایش های بی هدف محدثه کجاست!


گردآورنده : خانم کتاب چین

منبع : کتاب همیشه دختر، محمد ترکاشوند، صفحات 38 و 39

نظرات  (۱)

یک سوم میانی من را دوست دارم. از نظر ادبی.
و کل متن را دوست دارم از نظر اجتماعی.
و از کل متن خوشم نمی‌آید،از نظر اخلاقی. کاش همه در زمان مناسب ازدواج کنند. و البته ازدواج اینطور نیست که به فرض عاشقانه انجام شود، بهشت آمده است در بر ما، بلکه باید از عشق هم محافظت کرد، با برداشتن یک قدم بیشتر از وظیفه، یک عمل فرا وظیفه. این کلید اصلی است.
در قبل از ازدواج هم همین است. اگر شرایط مالی درست باشد، جسمی درست باشد، و عامل نرسیدن ها، غرور ها و نابلدی های رفتاری باشد، آنجا هم باید از همین کلید استفاده کرد. چه اشکالی دارد، گاهی دختر یک قدم بیشتر جلو بیاید. من احساس می‌کنم حداقل ده درصد از مجرد ماندن ها، برنداشتن قدم اول است. سلام آقا مجید نظرتون در مورد فلان مبحث چیه، ابدا به معنای عزیزم امشب می‌خواهم برات شام درست کنم نیست.
البته این ده درصد ماجراست. شکل متعارف زندگی و محدود شدن خودش یک نیروی دافعه است. مسایل مالی، دافعه است. و البته واقعاً واقعاً اینطور نیست که همه باید ازدواج کنند. ولی اگر نکنند، مسیر دشواری انتخاب شده است.
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.